بیزینس چیست ؟ به چه کار هایی بیزینس می گوییم
با وجود یک رویای مداوم برای شروع یک بیزینس، بسیاری از مردم هرگز فرصتی را برای دیدن آن از فانتزی به واقعیت نگرفتند. چه چیزی آنها را متوقف می کند؟ فقدان منابع ملموس مانند زمان و پول، بلوک های کلیدی در بازی کارآفرینی است . اما برای اکثریت قریب به اتفاق، این ترس ناخوشایند است که راه اندازی یک بیزینس تنها یک پروژه بزرگ است. ترس نیست در دنیای پیشرفته تکنولوژیکی پیشرفته، هرگز آسان تر از شروع کسب و کار خود و رشد آن نیست. و بسیاری حتی می توانند در سرعت رعد و برق شروع شوند .
آیا شما تمایل زیادی برای شروع بیزینس دارید، اما نمیتوانید بفهمید که چه باید دنبال کنید و چگونه این کار را انجام دهید؟ این مقاله برای شماست تا با زیر و بم بیزینس آشنا شوید.
معنی لغت بیزینس
کلمه بیزینس از نظر لغوی به معنای یک سازمان یا نظام اقتصادی است که افراد در آن کالاها و خدماتشان را با یک دیگر در ازای دریافت ارزشی مانند پول مبادله می کنند . هر کسب و کار برای شکل گیری به نوعی سرمایه گذاری نیاز دارد تا در نهایت با فروش سرویسهایش به مشتری سود ایجاد کند. سرمایهگذاری کسب و کارها میتواند به صورت خصوصی یا دولتی انجام بگیرد.
قبل از شروع یک بیزینس لازم است چه کارهایی انجام دهیم؟
همانطور که بالاتر گفتیم، بیزنس به خودی خود یک شغل مستقل نیست. شما میتوانید بسته به علایق و دانشتان بیزنس خود را در زمینههای مختلف برپا کنید. بنابراین، مهمترین اصل پیش از ایجاد یک بیزینس، این است که industry و یا صنعت بیزینس خود را مشخص کنید.
بر همین اساس، شما نمیتوانید در معرفی شغل خود صرفا به بیان این که “من بیزینس من/بیزینس وومن هستم و کارم بیزینس کردن است” اکتفا کنید. بلکه به عنوان یک بیزینس من و یا بیزینس وومن، باید بتوانید هنگام معرفی شغلتان درباره صنعتی که در آن فعال هستید نیز صحبت کنید.
اهمیت این موضوع بسیار مهمتر از آن است که تصور میکنید. چنانچه نتوانید اهداف خود را به درستی بیان کنید، نمیتوانید به سوی آن گام بردارید. بنابراین، لازم است مشخص کردن هدفتان بر هرچیز دیگری مقدم باشد. پس از این که به درک درستی درباره اهدافتان رسیدید، میتوانید برای رسیدن به آنها برنامهریزی نمایید.
برنامهریزیهای مرتبط شروع یک بیزنس، شامل ایجاد طرح و هدف کلی کسب و کار، اتخاذ تصمیمهای اقتصادی اولیه و تکمیل مراحل قانونی ایجاد کسب و کار است. در ادامه بیشتر درباره چگونگی انجام برنامهریزی توضیح خواهیم داد.
صنعتی که در آن تخصص دارید را انتخاب کنید
پس از کسب اطلاعات درباره این که بیزینس یعنی چه، احتمالا میدانید که معنی بیزینس من یا بیزینس وومن در واقع بیانگر مفهوم مرد یا زنی است که کسب و کار خود را در یک صنعت به خصوص اداره میکند. به منظور تبدیل شدن به یک بیزینس من یا بیزینس وومن موفق لازم است صنعتی که قرار است در آن به فعالیت بپردازید را مشخص کنید. پس از این که صنعت مورد نظرتان برا ایجاد کسب و کار را مشخص کردید، باید به سراغ بررسی کمپانیهایی بروید که پیش از شما وارد آن صنعت شدهاند. عملکرد پرچمداران صنعت مورد نظرتان را بررسی کنید و ببینید چطور میتوانید سرویسی بهتر از سرویس آنها ارائه کنید.
چنانچه بتوانید نواقص فعلی موجود در صنعت مورد نظرتان را از بین ببرید و یا محصولات آن صنعت را سریعتر و ارزانتر در اختیار متقاضیان قرار دهید، میتوانید با اطمینان از موفقیتتان وارد عرصه بیزنس شوید. برای پیاده سازی ایدههایتان نیازمند بیزینس پلن و بیزینس مدل هستید و برای طراحی این دو متریال، لازم است تسلطی نسبی به علم بیزینس (علم راه اندازی کسب و کار) داشته باشید. در ادامه میخواهیم با انجام یک بیزینس کوچینگ مختصر، پارامترهای کلیدی علم بیزینس و چگونگی راه اندازی انواع بیزینس را در اختیارتان بگذاریم.
پاسخ به دو سوال کلیدی قبل از شروع بیزینس
اگر به خوبی پاسخ این دو سوال که بیزینس یعنی چه و معنی بیزینس من چیست را درک کرده باشید، میتوانید ۹۰ درصد مفاهیم مطرح شده در بیزینس کوچینگ را درک خواهید کرد. در این مرحله از ایجاد کسب و کار، آشنایی با چند مفهوم کلیدی ضرورت ویژهای دارد. برای مثال، لازم است درباره چرایی ایجاد بیزینستان با خود کنار بیایید. این که بدانید اصلا چرا میخواهید یک کسب و کار را ایجاد کنید اهمیت از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. مفهوم دومی که لازم است قبل از شروع کسب و کارتان با آن آشنا شوید، مفهوم فرنچایز است. چنانچه نتوانید مفهوم فرنچایز را به خوبی درک کنید، شانس توسعه کسب و کارتان در فضایی پرآرامش را از دست خواهید داد. مفهوم سوم مرتبط با بحث پرسونا است. پرسونا (شناسنامه مخاطب هدف) مفهومی است که چه در چینش بیزینس پلن و چه در شکل گیری بیزینس مدل نقشی اساسی ایفا میکند.
بیزینس پلن چیست و چگونه نوشته میشود؟
همانطور که گفتیم نوشتن بیزینس پلن یکی از مراحل اساسی شکل دهی به یک کسب و کار است. پیش از صحبت درباره این که چگونه یک بیزینس پلن استاندارد بنویسیم، لازم است درابتدا از خودمان بپرسیم که بیزینس پلن چیست؟ معادل فارسی بیزینس پلن همان نقشه کسب و کار است. نقشه کسب و کار روایتگر مسیری است که پیش روی توسعه دهندگان به یک بیزینس قرار دارد. حین طراحی این نقشه لازم است از خودتان بپرسید که هدفتان از راه اندازی کسب و کار چیست؟
هدفتان از راه اندازی بیزینس چیست؟
در پاسخ به این سوال باید به طور کل از مفاهیم کلیشهای و فانتزی دوری کنید. نقشه کسب و کار جای گنجاندن آرمانها و فانتزیهایتان نیست، بنابراین اگر هدف واقع بینانهای برای شکل دادن به یک کسب و کار ندارید، فعلا بیخیال راه اندازی آن شوید و به دنبال هدفتان بگردید.
در گام دوم باید از خودتان درباره پرسونای مخاطبتان سوال کنید و ببینید آیا میدانید که قرار است محصولتان را به کدام دسته از مشتریان بفروشید؟ در گام سوم باید درباره منافع اقتصادیتان از شکل دهی به کسب و کار مطمئن شوید و چالشهای اقتصادی پیش رویتان در مسیر توسعه کسب و کار را بشناسید. ورود به کسب و کار بدون توجه این سوالات اشتباه محض است. تنها در صورت پاسخ به این سوالها است که شما میتوانید نقشه کسب و کارتان را برای آغاز انواع بیزنس بچینید.
به منظور چینش هرچه بهتر نقشه کسب و کار، لازم است درباره ماهیت مارکتی (صنعتی) که قرار است وارد آن شوید تحقیق کنید. نکته مهم دیگری که حین طراحی یک بیزینس پلن مناسب باید به آن توجه شود، سیال بودن آن است. یک نقشه خشک و تک وجهی نمیتواند شما را به موفقیت برساند. نقشهای که طراحی میکنید باید در مواقع بحران راه خروج از بحران را به شما نشان دهد. تنها در این صورت است که میتوانید موفقیت کسب و کارتان را تضمین کنید. شما میتوانید نکات مرتبط با طراحی نقشه کسب و کار انواع بیزینس را با مراجعه به مقاله تخصصی که در این باره نوشتهایم مطالعه کنید.
میزان اهمیت بررسی دادههای اقتصادی در به موفقیت رساندن بیزنس چقدر است؟
بدون انجام آنالیز اقتصادی شانس کسب و کارتان برای دوام آوردن در مارکت کم میشود. در واقع هرچه دیدگاه محدودتری پیرامون شرایط اقتصادی مارکت داشته باشید، شانستان برای به موفقیت رسیدن کمتر و کمتر خواهد شد. با نگاه به ابعاد مختلف شرایط اقتصادی یک کسب و کار، میتوانیم به تحلیل بهتری از شرایط اقتصادی مارکت برسیم.
نکته مهم در بررسی داده های اقتصادی
- اولین جنبهای که لازم است به آن توجه کنیم، مرتبط با میزان درآمد است. درواقع، هر یک از صاحبان کسب و کار باید بدانند که برای پوشش دادن مخارج کسب و کارشان به چه میزان درآمدی نیاز دارند. جنبه دوم مرتبط با ارزش گذاری محصول است. حین ارزش گذاری محصول لازم است. منظور از ارزش گذاری محصول صرفا معین کردن قیمت محصول نیست. لازم است حین ارزش گذاری محصول ارائه شده توسط یک بیزنس، سوالات مختلفی را پیرامون آن محصول مطرح کنید. برای مثال، لازم است از خودتان بپرسید که فروش یک محصول یا سرویس به خصوص در کدام بازههای زمانی از سال بیشتر میشود و یا این که چه چیزهایی بر روی میزان فروش محصول تاثیر میگذارند.
- به غیر از موارد ذکر شده لازم است، بررسی ویژگیهای اقتصادی اولیه محصول نیز از اهمیت مخصوص به خود برخوردار است. برای مثال، لازم است بدانید که رقیبانتان چگونه محصولات مشابه خود را ارزش گذاری کردهاند،هزینه تولید محصول چقدر است و…
- سومین جنبه از دادههای اقتصادی مرتبط با آن دسته از دادهها است که از در کنار هم قرار گرفتن میزان درآمد و هزینه به دست آورده میشوند. شما میتوانید با بررسی این دادهها، میزان درآمد را افزایش دهید، میزان زیانهایتان را کاهش دهید و در نهایت فروش محصولاتتان را بالا ببرید.
تنظیم هزینه و درآمد بیزینس
یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی صاحبان کسب و کار تنظیم هزینه و درآمد بیزینس است. به بیان ساده لازم است نقشه کسب و کارتان را طوری تنظیم کنید که میزان درآمد بیزینس از هزینه آن بیشتر باشد. توسعه هر کسب و کار هزینههای مخصوص به خود را دارد، بنابراین لازم است بدانید که چطور قرار است این هزینهها را پوشش دهید. دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها این است که پیش از رسیدن به درآمد، منابع مالیشان تمام میشود. یکی از راههای تخمین میزان هزینههای مرتبط با راه اندازی کسب و کار، انجام آنالیز بر اساس KPIهای اقتصادی است.
راحتترین فرمول برای انجام آنالیز اقتصادی، این است که در ابتدا میزان قیمت متوسط متریالها را از هزینههای متغیر کم کنید. سپس باید هزینههای فیکس شده را به حاصل تفریق قبلی تقسیم کنید تا به حداکثر مقاومت مالی خود برسید. این حداکثر مقاومت مالی به عنوان Break-Even Point کسب و کار شناخته میشود. این فرمول به شما میگوید که برای دوام آوردم کسب و کارتان حداقل به چه میزان درآمدی احتیاج خواهید داشت. همچنین با بررسی متریکهای لازم برای جایگذاری در این معیار، میتوانید به دیدگاهی درست پیرامون منابع درآمد و حوزههای سرمایهگذاری کسب و کارتان برسید.
تعیین واقع بینانه مخارج کسب و کار
نکته مهمی که پیش از شروع یک بیزنس لازم است در نظر داشته باشید، مرتبط با تعیین هزینههای کسب و کارتان است. توصیه ما به شما این است که در هنگام آغاز به توسعه کسب و کارتان، برای خود مخارج بیهوده نتراشید.
به این موضوع توجه کنید که هر کسب و کار تا زمانی که به خودی خود درآمد نداشته باشد، یک کسب و کار ورشکسته محسوب میشود. بنابرین فارغ از این که در حال حاضر موجودی حسابی که پشتیبان کسب و کارتان است چقدر است، تا زمانی که به درآمد نرسیده باشید ورشکسته محسوب خواهید شد. بیخیال متریالهای فانتزی شوید که در حالا حالاها به درد کسب و کارتان نخواهند خورد. با هزینه تراشیهای بیهوده در واقع کسب و کارتان را تسلیم کسب و کارهای دیگر کردهاید.
چالشهای فضای کسب و کار را بشناسید
برای ایجاد یک بیزینس پلن قوی، لازم است چالشهای فضای کسب و کار را به خوبی بشناسید. توصیه ما به افرادی که قصد دارند نقشه کسب و کارشان را ترسیم کنند، این است که به این چالشها دیدگاهی شخصی سازی شده داشته باشند. با این حال، این بدان معنا نیست که برای شناسایی چالشها خودتان را درگیر عرفهای جامعه کنید.
البته که شناختن عرفهای جامعه برای عرضه هرچه بهتر محصول ضروری است، اما حین اجرای بیزینس پلن درگیری با این عرفها چندان کارآمد نخواهد بود. چالشهای پیش روی بیزنس عمدتا برخواسته از قوانین کسب و کار، تواناییهای شخصی و تیمی است که ایجاد میکنید.
بهانه تراشی ممنوع!
بسیاری از افراد پس از شنیدن این موضوع سراغ طرح سوالاتی با مضمون این که تفاوتهای میان بیزینس آقایان و بیزینس بانوان چیست میروند و یا تلاش میکنند با جستوجو پیرامون این سوال که چالشهای مرتبط با بیزینس بانوان چیست و یا این که آقایان با چه چالشهایی مواجه هستند، از شرایط شخصی خود به عنوان دلیلی برای تنبلی در راه اندازی کسب و کار استفاده کنند. آقایان عزیز و محترم، چنانچه بتوانید قانون را به خوبی بشناسید و تیمی درجه یک تنظیم کنید، قوانینی مانند سربازی جلودارتان نخواهند بود و این موضوع در خصوص خانمها نیز صادق است. بنابراین، هنگام طرح ریزی برای کسب و کار دیدگاه حرفهای خود به مسائل مختلف را حفظ نمایید.
بیزینس حرفه ای نیازمند تیم درجه یک است!
موسس و مدیر عامل شرکت MEDIAMATH نیروی انسانی یک بیزینس درست به اندازه محصولات و سرویس ارائه شده توسط آن، بر روی آینده بیزنس تاثیرگذار خواهد بود. شما برای پیشبرد اهدافتان نیازمند یک تیم قدرتمند هستید، مگر این که خودتان تنها کارمند کسب و کارتان باشید. در این راستا، شناسایی تیم اولیه توسعه بیزنس از نظر تواناییهای جمعی و فرد، تعیین چالشهایی که نیروی انسانی شما موظف به کنار آمدن با آن هستند و برنامهای که برای کنار آمدن با این چالشها دارید باید به عنوان اولویت کسب و کارتان در نظر گرفته شوند.
۰ دیدگاه